دیوونه موهاشو چه طور بسته دلم می خواد دم رفتن شوخی شوخی موهاشو بچینم  یادگاری نگه دارم یا عیکنشو  بم حیف که روی موهاش حساسه و بدون عینکش نمی تونه ببینه 

باید ازش بخوام یه چیزی بهم یادگاری بده خوب داره برای همیشه از ایران می ره پی رویاهاش نمی خوام جلوش رو بگیرم می دونم که دلم براش تنگ می شه می دونم بعد از رفتنش خالی می شم اما دقیقا چون دوستش دارم باید بذارم بره 

 

عجب سرسختی دختر.  دلش با رفتنم نیست اما کاش یه چیزی می گفت خودخوری نمی کرد باز داره پوست لبش رو می کنه از لبش خون می یاد  قرار نیست که برای همیشه برم یه روزی بر می گردم دلم می ترکه چرا این جوری نگام می کنه چشماش پر از اشکه اما گریه نمی کنه 

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها